ای آنکه زیباتر ز پرواز نسیمی با خاک زیر پای خود هستی صمیمی مثل حسن تفسیر ذکر یا کریمی مشهور در عالم به شاه عبدالعظیمی بوی حسن میآید از صحن و سرایت تعظیم دارد سبزی گلدستههایت با چشمهای خود گره وا میکنی تو میآیی و در عشق غوغا میکنی تو با مقدمت این چشمه دریا میکنی تو ری را حسینیهی زهرا میکنی تو ما تا قیامت خاک بوس این حریمیم مدیون احسان تو آقای کریمیم عبدالعظیمی عاشق پروردگاری بر آستان قُرب حق سر میگذاری این جمله بس باشد ز اوصاف تو آری تو مُهر تأیید از امام خویش داری از بس که زیبا عهد با دلدار بستی الحق ز یاران امام هادی هستی ما را تو از دستان غم آزاد کردی از خاک نفرین گشتهی ما یاد کردی در خاک ری کرب و بلا ایجاد کردی این سرزمین را تو حسین آباد کردی بیشک تو را زهرا فرستاده به ایران مدیون تو هستیم آقای خراسان خیلی در این وادی کنارت گریه کردیم با نوکران بیقرارت گریه کردیم هر مسلمیه در جوارت گریه کردیم سینه زنان دور مزارت گریه کردیم شاید تسلای دل مادر نماییم شاید که از شرمندگیها دربیاییم صحن و سرای تو دیار گریهکنهاست هر گوشه از صحنت مزار گریهکنهاست صحنت شب جمعه قرار گریهکنهاست چون ماری در انتظار گریهکنهاست دلداده و سرگشتهایم الحمدلله ما یار مادر گشتهایم الحمدلله با یک سلام از کوی تو پر باز کردیم تا گوشهی صحن حسین پرواز کردیم سیر و سلوک عاشقی آغاز کردیم مانند فترس بر ملائک ناز کردیم راه رسیدن به خدا تنها حسین است زیباترین ذکر لب زهرا حسین است شبهای جمعه گریه آب و رنگ دارد پیراهنی که جای صدها چنگ دارد مادر شکایتها ز روز جنگ دارد گوید چرا روی تو جای سنگ دارد؟ گوید مرا با روضههایت پیر کردی مثل خودم زیر لگدها گیر کردی مانند من ترکیب ابرویت بهم خورد با هر تکانِ ضربه، گیسویت بهم خورد خوردی زمین و وضع پهلویت بهم خورد آتش گرفتی حالت رویَت بهم خورد خیلی شبیه مادرت زهرا شدی تو آشفته گیسو زیر دست و پا شدی تو بر نیزهها و نیزهدار پست لعنت بر آنکه راه حنجرت را بست لعنت بر خیزران و طشت و قومی مست لعنت بر آنکه دندان تو را بشکست لعنت با هر تکان خیزران زینب زمین خورد ...