طرهی نسیمی، عشق من از قدیمی نه که تهرونیا تموم ایرونیا میگن اصفهونیا تو سید الکریمی گنبد و گلدستهات شبیه حریم سقاست مسلمیه هرسال کربلای سینه زنهاست عشق تو کشوندم به جنون نشون به اون نشون میگم حسن حسن به شوق ماه رمضون ربیع الثانیه، که فاطمه بانیه جشن شور و شعف شده با شاه نجف دُرّ تو این صدف، لؤلؤ مرجانیه هم دست و دل بازه، چون نتیجهی کریمه این حسنی زاده، حضرت عبدالعظیمه عاشقا رسیده فصل می، خماری تا به کی بیاین تا که بشیم، مهمون شاه شهر ری حج فقیرا شد، اگه مشهدالرضا پس کرب و بلای کشور ما، تو شهر ری هست با آواز حس بهاره نی، طریقو کرده طی گدایی که شده مهمون شاه شهر ری روی زلف نسیم، بی خبره از قدیم حسن مجتبی، اومدو ماه خدا لقبش نوکرا شد رمضان الکریم مثل عقیقی که یمنش یه چیز دیگهست این خونواده هم حسنش، یه چیز دیگهست دلمو به دریا می زنم، یه افطاری منم ایشاالله مهمون آستان قدس حسنم