آیینهی تمامقدّ اوصاف خداونده اونکه یکتنه از جا درب خیبرو کنده عدّهای نفهمیدن تو خدایی یا بنده برق چشماش خودش یه ذوالفقاره دیگه احتیاج به شمشیر نداره پا به میدون که میذاره اسدالله درِ گوش هم میگن وقت فراره ایمانه علی، سلطانه علی توی معرکه عجب طوفانه علی ضربش کاری و تیغش صیقلی مرحب رو زده هنرمندانه علی ***** قد نمیده عقل ما به حدیث لولاکش آفرید خدا ما رو از اضافهی خاکش قربونش برم حتّی کعبه شد سینهچاکش ما که حرف از خودمون در نمیاریم خودشون توی کتاباشون نوشتن وسط جنگ چجور فلانی در رفت تا سه روز داشتن دنبالش میگشتن سلطانا علی، صفدر یا علی یه نجف به ما بده جان بابا علی کوری چِش بدخواه شما من فقط به تو میگم مولانا علی مولانا علی...