آبروریزی کردم، غصه‌مو خوردی هر روز و شب

آبروریزی کردم، غصه‌مو خوردی هر روز و شب

[ مجتبی رمضانی ]
آبروریزی کردم
غصه‌مو خوردی هر روز و شب، تا دوباره برگردم 
حسین، جونِ فاطمه ببخشم

آهه فقط تو دستم 
اگه نخری بار منو، که می‌مونه رو دستم 
حسین، جونِ فاطمه ببخشم 

عمرم به‌سر اومد، اشکم واسه اینه
می‌بینی هنوزم بارم رو زمینه 

منم می‌خری، حرم می‌بری 
ندیدم آخه از شما به‌جز سروری 

عزیزم حسین...

وقتی تو صحنت نیستم 
هرجا دلم برات می‌گیره، رو به حرم می‌ایستم
سلام همه زندگی نوکر

با غم تو مأنوسم
علَم توی روضه‌ها رو به یاد تو می‌بوسم 
سلام همه زندگی نوکر

داغ تو برا من زنده میشه هر سال
می‌سوزم همیشه با روضه‌ی گودال

شفا با حسین، مسیحا حسین
من اومدم بازم بگم: سلام یا حسین

عزیزم حسین...

نظرات