یک نفر گشته گرفتار، خدا رحم کند

یک نفر گشته گرفتار، خدا رحم کند

[ حسین عینی فرد ]
یک نفر گشته گرفتار، خدا رحم کند
بین یک مُشت خَس‌ و خار، خدا رحم کند

آن پناهی که پناهِ همه‌ی عالَم بود 
شد پناهنده به دیوار، خدا رحم کند

نیمه‌شب دست روی دست زد و با خود گفت:
زینب و کوچه و بازار! خدا رحم کند

حسین حسین حسین...
****
نامه نوشتم که اگه بیایی
تمومه این فصل غم و جدایی
ببخش اگه خطا نوشتم آقا
ولی حالا می‌خوام بگم نیایی

اگه به فکر دخترایی 
نیا حسین نیا حسین نیا حسین
اگه به فکر معجرایی
نیا حسین نیا حسین نیا حسین
اگه به فکر خواهرایی
نیا حسین نیا حسین نیا حسین

این آخرین سلامِ مُسلمه، خداحافظ
این آخرین کلامِ مُسلمه، خداحافظ
این آخرین پیامِ مُسلمه، خداحافظ

خداحافظ حسین جانم...

دوباره تو تَب و تَبم حسین جان
اسم توئه ذکرِ لبم حسین جان
گریه‌ی من برای بچه‌هام نیست 
دل‌نگرونِ زینبم حسین جان

کوفه هزار حرمله داره
نیا حسین نیا حسین نیا حسین
اگه سه‌شعبه رو بیاره
نیا حسین نیا حسین نیا حسین
داغتو رو دلا می‌ذاره
نیا حسین نیا حسین نیا حسین

این التماسِ آخرِ منه، نیا کوفه
نوای قلبِ مضطرِ منه، نیا کوفه
صدای بغضِ حنجرِ منه، نیا کوفه 

خداحافظ حسین جانم...

نظرات