گلبرگ کبود
17436
176
دستی که بسته بود می شست بی صدا
دستی که خسته بود در زیر نور ماه
گلبرگ گل کبود گلها فسرده بود
جرم علی چه بود روی عدو سیاه
(یا فاطمه )
آتش زدی به جانم (بانوی بی نشانه)
گفتی مرا کفن کن (مظلوم من شبانه)
سردار بدر و خیبر دیگر ز پا فتاده
دستی به دوش سلمان دستی به سر نهاده
(یافاطمه)۳
یابن الحسن کمک کن (جد مطهرت را)
بیرون ببر ز خانه (تابوت مادرت را )
روزی تو خواهی آمد از غربت زمانه
میآوری نشان از قبر بی نشانه
(یا فاطمه)
دستی که خسته بود در زیر نور ماه
گلبرگ گل کبود گلها فسرده بود
جرم علی چه بود روی عدو سیاه
(یا فاطمه )
آتش زدی به جانم (بانوی بی نشانه)
گفتی مرا کفن کن (مظلوم من شبانه)
سردار بدر و خیبر دیگر ز پا فتاده
دستی به دوش سلمان دستی به سر نهاده
(یافاطمه)۳
یابن الحسن کمک کن (جد مطهرت را)
بیرون ببر ز خانه (تابوت مادرت را )
روزی تو خواهی آمد از غربت زمانه
میآوری نشان از قبر بی نشانه
(یا فاطمه)
نظرات
نظری وجود ندارد !