حیدر، حیدر، حیدر، حیدر هر کجا مینگرم جسم تو را میبینم صد علی اکبر دیگر به خدا میبینم قول دادی که مرا مثل عصایم باشی حال بر روی زمین چند عصا میبینم تا که گفتی علیم سنگ به سمتت آمد مثل مادر روی پهلوی تو پا میبینم تو نبی بودی و اکنون به روی لب تو ماندهام جای رد نعل چرا میبینم خواهرم آمده از خیمه که من جان ندهم عمهات را تو ببین بین کهها میبینم حیدر، حیدر، حیدر، حیدر ***** تو طبیب دل بیمار منی سید و سرور و سالار منی تن من شعلهور از آتش عشق تو شفای تن تبدار منی کودکان در حرم افروختهاند چشم امیدو به من دوختهاند بس که گفتند و عمو تشنهلبیم، تشنهلبیم به خدا قلب مرا سوختهاند حیدر، حیدر، حیدر، حیدر ***** شیر سرخ عربستان و وزیر شه خوبان پسر مظهر یزدان که بدی صاحب طبل و علم و بیرق و سیف و حشم و با رقم و با رمق اندر لقبش ماه بنیهاشم و عباس علمدار، سپهدار، جهانگیر، جهاندار دید کاندر حرم خسرو خوبان شده بس ناله و افغان و پر از شیون طفلان همهشان مویکنان موی پریشان، دل بریان، سوی عباس شتابان که عمو جان چه شود جرعهی آبی برسانی به لب سوختگان کز عطش آتش بگرفته لب ما حیدر، حیدر، حیدر، حیدر ***** زینت دوش نبی روی زمین جای تو نیست خار و خاشاک زمین منزل و مأوای تو نیست خاک عالم به سرم کز اثر تیر و سنان جای یک بوسهی من در همه اعضای تو نیست حیدر، حیدر، حیدر، حیدر