نیمه شب بیرون زدم

نیمه شب بیرون زدم

[ محمد کمیل ]
أبی‌عبداللّه....
یاعلی(۲)

نیمه شب بیرون زدم
رفتم پیِ می‌خواریم(۲)
تا درِ می‌خانه رفتم، در پیِ دلداریم

دوش دیدم، درِ می‌خانه صف است از عاشقان

ای خدا نامبرده می، من، به شما رسیده‌ام
یارم آخر ز غمِ عشقِ تو، دیوانه شدم
بی‌خود از خانه شدمو راهیِ می‌خانه شدم

آنقدر باده بنوشم، که شوم مست و خراب
نه دگر دوست شناسم، نه دگر جامِ شراب
أبی‌عبداللّه.....

خوش خُرامان می‌روی
ای جانِ جان! بی من مرو
سر به خَرامانِ منی
در دل و جان! بی من مرو

این جهان با تو خوش است
آن جهان با تو خوش است
این جهان بی‌ من مباش
 آن جهان بی‌ من مرو
علی(۲)   

مونسِ شب‌های دلِ‌زارم
ای که تو شدی همّه دار و ندارم
 یاربّ(۴)

مونسِ شب‌های دلِ‌زارم
ای که تو شدی همّه دار و ندارم
 یاربّ(۴)

مرهمِ قلب و دلِ بی‌قرارم
ای که تو شدی همّه دار و ندارم
 یا ربّ(۴)

مرهمِ قلب و دلِ بی‌قرارم
 ای که تو شدی همّه دار و ندارم
 یا ربّ(۴)

یا ربّ ای دل! عشق تو صبر و ثُباتم می‌دهد
عِطر تو وقتِ سحر، از غصّه نجاتم می‌دهد

یا ربّ! امشب تو برایم، نمِ باران بنویس
دو سه شب پرسه زدن، توی خیابان بنویس
أبی‌عبداللّه....

نظرات