
من فاطمهی چهل روز پیش نیستم به زحمت دارم روی پاهام میایستم ضربنی، منو زدن چه زدنی ضربنی، وسط کوچه علنی دنیا رو ببین علی زهرات جلو همه، افتاد رو زمین علی روزگار رو ببین علی تنها شدی غیرتِ، یارا رو ببین علی چند وقته میخوام بغل کنم بچهام رو اما نمیشه، به کی بگم این غم رو قتلنی، با کینه و بد دهنی قتلنی، یه حدی داره دشمنی زهرا شده رفتنی سیلی نخوره دیگه، کاش هیچ زنِ مؤمنی زهرا شده رفتنی کاش تشنه نشه لبی، پاره نشه پیرهنی دنیا رو ببین علی زهرات جلو همه، افتاد رو زمین علی روزگار رو ببین علی تنها شدی غیرتِ، یارا رو ببین علی مقتل مینویسه دور و برِ مادرم شلوغه ایشالله که دروغه محسنُ که کشتن دیگه تار میبینه دیگه چشماش بیفروغه ایشالله که دروغه کار زنونه شد فضه رو صدا کرد به علی نگفت مادرم حیا کرد، میخ در چیکار.... *** وا امّا ...