
لالایی اصغرم مادر بیقرارم جونم رو لب اومد کمتر گریه کن که من چاره ندارم لالایی اصغرم حالت رو به راه نیس بیتابی عزیزم دیگه قطره آبی توی خیمهها نیس نزن پرپر علی اصغر، نداره چاره برای تو مادر یکم دیگه بگیر آروم الهی جونم فدای تو مادر علی لای لای، علی لای لای ***** افتادی از نفس طاقتم رو بردی چند روزیه مادر دندونای شیری تازه درآوردی بهونه نگیر علی رو دستم بخواب و زبونت رو مادر روی لب نچرخون دق دادی رباب شده چشمات مثل بارون تلظی انقدر، دلم شد خون عمو رفته بیاره آب الان برمیگرده دیگه از میدون علی لای لای، علی لای لای