قول میدم اگه ورق برگرده و علی نمیره جوری لالایی بخونم حرملهم گریهش بگیره من میخواستم وایسی رو پای خودت، نه روی نیزه همه دنیامو میدم تو بغلم باشی یه لحظه به اصرارِ عمّه منم یه خُرده آب خوردم ببین برای توام آوردم ولی تو روی نیزههایی بمیرم کاش همین حالا، علی لالا علی لالا حسین ...