عقیلة‌العربم من، مرتضوی‌نسبم من

عقیلة‌العربم من، مرتضوی‌نسبم من

[ حسین طاهری ]
عقیلةُ‌العربم من، مرتضوی‌نَسَبم من
زینبم من، زینبم من، زینبم من

تو علمداری و من از تو علمدارترم، یا عباس
تو جگر داری و من از تو جگردارترم، یا عباس

اذن میدان بدهد یار خودت می‌بینی، یا عباس
وسط معرکه‌ها از همه کرّارترم، یا عباس

ذوالفقار پدرم را کمرم می‌بندم، یا عباس
دستمالی که به سر بست سرم می‌بندم، یا عباس

به‌خدا شیر زنم شیرِ خدا می‌داند، یا عباس
راهِ این بی‌صفتان را به حرم می‌بندم، یا عباس

بین معرکه تا قدم بزنم
مِیمنه حسین، مِیسره حسنم

شیشه هستم ولی از الماسم
زینبم صف‌شکنِ خنّاسم

امتحان کن به حسینم گفتم
به‌خدا شیرتر از عباسم

عقیلةُ‌العربم من، مرتضوی‌نَسَبم من
زینبم من، زینبم من، زینبم من

رجز آن است که آغاز کند محشر را، یا حیدر
خطبه خواندم که ببینم دَمی حیدر را، یا حیدر

بشنود هرچه یهودی که در این عالم هست، یا حیدر
پدرم بود که انداخت درِ خیبر را، یا حیدر

شب صِفین که ماه از رخ حیدر می‌ریخت، یا حیدر
یا علی از دو لبِ مالک‌اشتر می‌ریخت، یا حیدر

صبح فرداش همه غرق تماشا بودند، یا حیدر
او قدم می‌زد و پیش قدمش سر می‌ریخت، یا حیدر 

با دمِ علوی، زیرو رو کنم مسجدِ اُمَوی
هیچ کوهی نشود مانندم، حرز یا فاطمه بازو بندم

کوفه تا شام چهل منزل بود
من چهل تا درِ خیبر کندم

عقیلةُ‌العربم من، مرتضوی‌نَسَبم من
زینبم من، زینبم من، زینبم من

نظرات

امیرعلی حیدریانامیرعلی حیدریان

عالی