سلامم به مولا اباالفضل

سلامم به مولا اباالفضل

[ حاج محمود کریمی ]
سلامم به مولا اباالفضل ...
به نور دل و دیده ‌ی آل‌طاها ، اباالفضل ...
به شیر و به شمشیر سردار خیبرشکن ...
ماه شب‌ های دنیا و عقبی، اباالفضل  ...
همان‌کس که بن ‌بست موسی گشوده شده ...
با توسّل به نامش و زد دل به یم، با توکّل به نامش ...
به لب‌های عیسی ، دم جان ‌فزایش ...
شکفته ‌ست چون گل به نامش ...
شده تلخی داغ‌ها مل به نامش ...
چو نوح نبی ، زد به دریا و طوفان ...
نموده ‌ست کشتی تحمّل به نامش ...
قناعت گرفته‌ ست رنگ تجمّل به نامش ....
تسلسل اگر باطل است ؛ این ‌که بعد از حسین است ...
 بعدش حسین است، پس وجه خوب تسلسل به نامش ...
می‌افتد میان ستم ، ترس و هول و تخلخل به نامش ...
فتاده‌ ست در بین اردوی دشمن ، تزلزل به نامش ...
تکامل به نامش ؛ گمانم که بعد از علی ، گشته دلدل به نامش ....
اباالفضل گر ابن ام ّ‌البنین، مادرش هست زهرا ، اباالفضل ....

نظرات