دو تا اباعبدالله یکی رئیسِ مذهب یکی عزیزِ زینب داره یه اباعبدلله حرم و شور اربعین داره یه اباعبدالله یه مزار خاکی همین غربت و گریه و ناله، آخر ماه شواله روضهی حضرت صادق یک گریزش به گوداله غریب آقام، غریب آقام... شهیدِ زهر کینه تشنهلب و تنهایی به یاد عاشورایی شمشیر رو سرت بود اما سر تو روی نِی نرفت شمشیر رو سرت بود اما خواهرت بزم مِی نرفت نیمه شب چی کشیدی تو پشت مَرکب دویدی تو کی میدونه چه حرفا از یک یهودی شنیدی تو غریب آقام، غریب آقام... تاب دویدن زِ پی اسب ندارند شیخ محاسن سپید و طفل سه ساله غریب آقام، غریب آقام...