
حوزهی علیمیهی تو بوده حسینیهی تو ای آقا، ای آقا میگفتی از دردا، مقتل و نامردا روضه میخوندی تو، برای شاگردا السّلامُ عَلیکَ جعفر بن محمد ای غریب مدینه، بیضریحی و گنبد یااباعبدالله (مّرَوِّجُ العاشورا)۳... مثل علی دلت شکست دشمن تو دستاتو بست واویلا، واویلا داغ مدینه باز، تازه شده آقا خوردی زمین اونجا، که خورد زمین زهرا خونهتو که سوزوندن، قلب تو شعلهور شد اما کِی همسر تو مجروح ضربِ در شد (یااباعبدالله)۲ (مّرَوِّجُ العاشورا)۲... یه پیرمرد مو سفید در پِی مرکب میدوید واویلا، واویلا بوده اگه شمشیر، روی سرت آقا دیگه نرفت خنجر، رو حنجرت آقا چار هزار تا مرید و تشیع پیکر تو هتک حرمت نشد از، خواهر و دختر تو نه رو سینهت نشستند، نه سرت رو بریدن نه زدن کعبه نِی نه معجر از سر کشیدن (یااباعبدالله)۲ (مّرَوِّجُ العاشورا)۲... بازم یه پیرمرد با اشک و ناله و آه و درد باز هتک حرمت و کوچهها قلب رو پُر غصه کرد شبونه اومدن یه خونه رو آتیش زدن واویلا واویلا...