تا حالا تو باغ گل رفتی و دیدی

تا حالا تو باغ گل رفتی و دیدی

[ حسین قربانچه ]
تا حالا تو باغ گل رفتی و دیدی
تا حالا گل بهشتی بو کشیدی
اگه مثبته جواب این سؤالا
خوش‌بحالت باباجون به قم رسیدی

سفره‌ی کرم و پهن کردن که بشینی
تفاحة الفردوس آوردن تو سینی
اگه خدا معرفت بهت داده یقیناً 
لبخند موسی ابن جعفرو می‌بینی 

خدا دوباره باز بعد فاطمه
از آسمون کوثر جاری می‌کنه 
به‌به‌به به‌به‌به 
داره امام رضا خواهر داری می‌کنه

تا حالا تو از خدا مدینه خواستی
تا حالا خواستی تو باب قبله وایسی
برو قم زائر کل اهل‌بیت شو
حس خیلی خوبی داره راستی راستی

مشغول کسی بگه این اهل بیت نشی‌ها
بهشت معصومه نباشی تو آتشی‌ها
از اینجا پر می‌گیره میره تو عرش اعلا
هوای میرزایی قمی‌ها مرعشی‌ها

قنداقه‌ش از عرش اومده یعنی داره
مسیر و جبرئیل سواری می‌کنه 
به‌به به به‌به‌به
داره امام رضا خواهر داری می‌کنه 

تا حالا نبات خریدی از خراسان
تا حالا تو قم چشیدی طعم سوهان
طعم احلی من عسل‌ میده ضریحِ
حضرت معصومه و امام رضا جان

اشفعی لی که میگی قطعاً روسفیدی
گناه پاک میشه شتر دیدی ندیدی
به روت نمی‌زنن کی بودی و چه کردی
وارد صحن کهنه که میشی جدیدی

اگه می‌بینی حضرت شاه رئوف
زایر معصومه را یاری می‌کنه
به‌به‌به به‌به‌به 
داره امام رضا خواهر داری می‌کنه 

حیدر حیدر حیدر...

حیدر امیره مابقی نوکر
خلقت نداره از علی بهتر
اسمی که شرف داده به منبر
جنت که که میری نوشته رو در
حیدر حیدر حیدر...

دام عاشقا شد، گیسوی کمندش
کان قاب قوسین، طالع بلندش
یا زهرا نوشته روی بازوبندش
میگه علی بگیره حتی خدا خلقت و از در

سرم گرفته به پای حیدر
به خاک ایوون طلای حیدر
شد عاشق ربنای حیدر
خدای حیدر

حیدر حیدر حیدر...

تقسیم جنت الناره تو محشر
همه‌ی کائناتو داره از بر
باباجون منه از عالم دهر
یکی دو ساله از خدا کوچیکتر

حیدر حیدر حیدر ...

هر بار توی میدون، دشمنو شکار کرد
اولی قایم شد، دومی فرار کرد
از جذبه‌ی چشماش مرهبم هوار کرد
فقط علیه که گره وا می‌کنه از تو کار پیمبر

حیدر حیدر حیدر 

نگو کسی رو ندارم حیدر
وقتی که زهراست کنار حیدر
وقتی که زهرا می‌خنده میشه
بهار حیدر

حیدر حیدر حیدر‌...

رطب نخلشه میوه‌ی نوبر
خاک کف پاشه دُر و گوهر
مدال اذن من باشه تو دستم
به خدا من براش می‌میرم آخر

حیدر حیدر حیدر....

تا عرش معلی، می‌زنم میانبر
تحویل میدم اشک و، تحویل می‌گیرم دُر
دل روی دل اومد، آجر روی آجر 
با وجود ما بنا شد ایوون ساقیه کوثر

حیدر حیدر حیدر...

طناب این در به دست حیدر
ای کاش بشینه به قلب حیدر
ته غذای قنبرو میدن به کلب حیدر

حیدر حیدر حیدر...

نظرات