
اینجا کجاست، اشکم شده جاری خوب میدونم، قصد سفر داری وای از دلم، این سرزمین، بویِ غم و جدایی میده پنجاه و پنج، ساله داداش، کسی منو بی تو ندیده یه حسی تو، دلم میگه، وقت جداییمون رسیده (حسین من) 2 عزیزِ زهرا *** از وقتی که پام رسیده اینجا میآد صدای نالۀ زهرا راضی نشو، تنها بشم، نذار امیدم نا امید شه راضی نشو، تو این دیار، علی اصغرت شهید شه راضی نشو، چون مادرت، گیسوی دخترت سفید شه (حسین من) 2 عزیزِ زهرا *** غم داره قلبِ مضطرِ خواهر حالا تویی برابر خواهر اما یه روز، تو قتلگاه، سری رویِ بدن نداری غارت میشه، انگشترت، پیراهنی به تن نداری وای از دلِ، خواهر تو، میبینه که کفن نداری (حسین من) 2 عزیزِ زهرا *** با چشمایی، غمگین و بارونی خیره چرا، به این بیابونی اینجا کجاست، که اینجوری، داره دلم رو غم میگیره من میدونم، این سرزمین، آخر تو رو ازم میگیره من میدونم، این سرزمین، آخر تو رو ازم میگیره (حسین من) 2 عزیزِ زهرا ***