اللهم صل علی محمد وآل اطهار

اللهم صل علی محمد وآل اطهار

[ حاج علی اکبر زادفرج ]
اللهم صل علی محمد و آل اطهار

ولادت ریحانه ی کاشانه ی حبل المتین است
آن دختری که زینت مولا امیرالمومنین است

بانوی عترت  زینب مدد
روح عبادت زینب مدد

نور ولایت زینب مدد
خورشید عصمت زینب مدد

اللهم صل علی محمد و آل اطهار

عقیله ی بنی هاشمی باشد و فرزند طاها
لبخند او بر روی مصباح الهدی دارد تماشا

روح قیامی زینب مدد
والا مقامی زینب مدد

فخر انامی زینب مدد
یار امامی زینب مدد

اللهم صل علی محمد و آل اطهار

بین فاطمه آیینه ای کوچک گرفته بر سر دست
کوثر بخوان وقت نزول رحمت و خیر کثیر است

فرزند کوثر زینب مدد
شمشیر حیدر زینب مدد

تو را برادر زینب مدد
شبیر و شبر زینب مدد

اللهم صل علی محمد و آل اطهار

سرشار از ترانه ی یک رود جاری ام
امروز در نهایت امّیدواری ام

احساس میکنم که به دریا بدل شدم
احساس میکنم که در این خاک جاری ام

با دست خالی آمده ام محضر شما
رحمی کنید بر من و بر این نداری ام

دست دلم دخیل پر چادر شماست
با تو چه دیدنی است من و بی قراری ام

یک عمر دوستدار حسین تو بوده ام
حتماً به این دلیل تو هم دوست داری ام

فانی ولی به لطف شما جاودانه ایم
خدمتگزار بانوی این آستانه ایم

از روشنای عرش طلوعی دگر رسید
حوریه ای دوباره به شکل بشر رسید

این بار چندم است که در باغ اهل بیت
طوبای فاطمی علی را ثمر رسید

بانو تو آمدی و به شام سیاه ما
از فیض گام های تو نور سحر رسید

امشب خود خدا به علی هدیه میدهد
یعنی که زینت قلب پدر رسید

تو آمدی که دور برادر بگردی و
اینگونه شد مدار فلک را قمر رسید

تو آمدی به خاطر تنهایی حسین
یعنی برای کرب و بلا همسفر رسید

ما با حسین شور تماشا گرفته ایم
امروز بین زینبیون جا گرفته ایم

خورشید صبح گاهی بامت حسین بود
بعد از دو هفته ماه تمامت حسین بود

هر دفعه که برادرت از راه می رسید
از فرط شور و شوق سلامت حسین بود

ساده ترش شد اینکه نوشتیم زینب و
دیدیم در حقیقتِ نامت حسین بود

در ذیل خطبه های فصیحت مورخان
آورده اند تکه کلامت حسین بود

در خانواده ای که واژه ی برخاستن علی است
از کودکی تو ذکر قیامت حسین بود

خواهر اگر تویی و برادر اگر حسین
نادیده این برادر و خواهر در عالمین

حتی اگر که مدح تو را صد کتاب کرد
کی میشود فضائل تان را حساب کرد

چشم من آن گلی که به حسرت شکفته است
باید به لطف گام تو گل را گلاب کرد

حتی بیان نام تو اعجاز میکند
این اسم سیّئات مرا هم ثواب کرد

آیینه ی تمام قد حجب فاطمه
خورشید را طلوع رُخَت در نقاب کرد

هر حاجتی که پیش خداوند برده ام
گفتم به حق زینب و او مستجاب کرد

ای خواهر کریم مدینه فقیر را
یک گوشه از کرامتت عالی جناب کرد

تو آسمان ترینی و بالا تر از تو نیست
ای خانمی که هیچکس آقاتر از تو نیست

ای لحن خطبه های تو شیواتر از همه
مضمون جمله های تو گویاتر از همه

تعریف داغ از نظرت جور دیگری ست
ای کربلا به چشم تو زیباتر از همه

حتماً تمام واقعه را خوب دیده ای
ظهری که بود جای تو بالاتر از همه

ظهری که سی هزار نفر بود و یک نفر
افتاده بود زخمی و تنهاتر از همه

ظهری که در هجوم به گودال تیر و تیغ
پیچیده می شدند و معماتر از همه

این بود که تنش به چه جرمی کفن نداشت
بر روی خاک بود و سری در بدن نداشت

ناله بزن ؛ با ناله از گودال لشگر را ببر
زینب بیا ، این شمر با پا رفته منبر را ببر

ناله بزن ، فریاد کن ؛ اما همه ش بی فایده است
این شمر از اینجا نخواهد رفت ؛ مادر را ببر

یا ز دست قاتلت خنجر بگیر
یا ره گودال بر مادر بگیر

کربلا، این رسم مهمانداری است؟
از گلوی میهمان، خون جاری است

چون عدالت خجسته کار علی‌ست 
تا که عدل‌ست روزگار علی‌ست
 
سر نمی‌پیچد از قضای خدا 
گرچه عالم در اختیار علی‌ست  

شب تاریک کلبه‌ی فقرا 
روشن از پرتوِ عذار علی‌ست

وصف او نیست کشتن مرهب
کشتن نفس شاهکار علی است

قهرمانی چو مالک اشتر 
مرد جانباز کارزار علی‌ست 

همه طاعات انس و جن هم سر
با یکی ضرب ذولفقار علی است

زرهش در نبرد پشت نداشت 
پشت کردن به جنگ عار علی‌ست 

وقت تسلیم جان مُعَید را
دیده و دل در انتظار علی است

روز عید است و این سرود بوَد
بر لب هر که دوستدار علی است

هر که دارد علی چه غم دارد
با تولای او چه کم دارد

علی یا علی علی یا علی علی یا علی

هر که مست است مست روی علی ست
هر چه مستی ست از سبـوی علی است

ای که پرسیدی آمدم ز کجا؟
بر تنت گرد و خاک کوی علی ست

از علی آمده ست هر چه که هست
بازگشت همه به سوی علی ست

علی یا علی علی یا علی علی یا علی

ای حیدر شهسوار وقت مدد است
ای زبده هشت و چار وقت مدد است

من عاجزم از جهان و دشمن بسیار
ای صاحب ذوالفقار وقت مدد است

نظرات