مازیار طاولی

از گهوراه تا گور

1764
8
از گهواره تا گور، عرضِ سلام، آخرِ مرام
دوسِت دارم بیشتر از بابام، بمونی برام

دل من یه عمره که در بندِ حسینه
اجر اشک نوکرا لبخند حسینه
برسه به روح پاکِ مادربزرگم
که می‌گفت شفا تُو دود اسپند حسینه

تو دلت دریا، حرَمت غوغا
کرَم از اصل و نسبت پیدا
خودم و آباء و اجدادم نوکر
خودت و آباء و اجدادت آقا

حسین‌جانم...

*****

از گهواره تا گور، دستِ یل امُّ‌البَنین
می‌ده روزیِ یک سالمو، صبحِ اربعین

اون‌که سیّدالشّباب امُّ‌البَنینه
دوّمین ابوتراب امُّ‌البَنینه
آقایی که داده حاجات عالَمو از
بابی که به نام باب امُّ‌البَنینه

تو سرِت بالا، علَمت بَر جا
مادری کرده بَرا تو زهرا
خودم و آباء و اجدادم نوکر
خودت و آباء و اجدادت آقا

ابوفاضل...

نظرات

نظری وجود ندارد !

لیست پخش