الهی قربونت برم من اگه قابل باشم

الهی قربونت برم من اگه قابل باشم

[ مازیار طاولی ]
الهی قربونت برم من، اگه قابل باشم
آدم خبر نداره دیگه حتی از فرداشم
یه اربعین میام ولی، یه سال توی رویاشم

لحظه‌ی دیدار پای، ضریح دراومد اشکم
گرفت جلو چشمامو، اشکامو نمی‌بخشم

تو قلبم، نمی‌تونه کسی جاتو بگیره
دل من، به‌جز عشق تورو نمی‌پذیره
یه عاشق، امام حسینشو یادش نِمیره

حسین جان، حسین جانم حسین جانم حسین جان...

کاشکی می‌شد به بهترین خاطره‌هام برگردم
الهی به قشنگ‌ترین، روز و شبام برگردم
دلم می‌خواد به اولین، کربُبلام برگردم

من اولین عکسم با، ضریحو قابش کردم
توی اتاقم هرشب، دور حرم می‌گردم

دلم من، گرفته کاش یه‌کم بارون بباره
که بارون، فقط اسم تو رو یادم میاره
حسین جان، چقدر اسم قشنگت گریه داره

حسین جان، حسین جانم حسین جانم حسین جان...

جواب آمد که گریبان زِ هجر پاره کنم
دلم هوای تو کرده، بگو چه چاره کنم

بگو‌ حسین که این زنگ خانه‌ی زهراست
بگو حسین، که این اسم، اسمِ خاص خداست
بگو حسین، که اسمش عجیب شیرین است
بگو حسین، که قند مکرّر لب‌هاست

فقط به یک نفر آن هم حسین گفتم چشم
من اختیار دلم، دست سیّدالشهداست

به شُکر این‌که به ما اذن نوکری داده
تمام عمر اگر سجده‌اش کنیم سزاست

من از حسین به‌غیر خودش نمی‌خواهم
زِ یار غیر خودش خواستن، خطاست

نظرات