علی فانی

از موج چشم باران

1754
29
از موج چشم باران
شد غرق مهتاب اینجا

ای آقا ای مولا ای مولا، علی

می‌شکافد شوره‌زار
باران الطاف یار

با خود آورده بشارت
تا بِرکه‌ی ماندگار

سایه‌بان دستانش
آرام مشتاقانش

شد آرزوی فقیران
کوله بار احسانش

ای آقا،می‌شکافد شوره‌زار
باران الطاف یار

گل میبارد به جبینت
از اوج عرش برینت

زد بوسه به خاک پایت
هر دم جبریل امینت

دستت در دست نبی شد
شد مهر خجسته قرینت

تو باغ ترابی و گشته
دلبسته‌ی خسته زمینم

تو سرور یکّه سواری
تو ترنم باغ بهاری

تو مهر سپهر ولایت
تابد زِ تو پرتو جاری

تو شعر بلند شکوهی
شهباز لیل و نهاری

تو مرد یگانه‌ی دوران
تو شیر همیشه شکاری

سبحان الوَحد و وَلیُّ اللهِ یگانه
عشق تو قلب غمینم کرده نشانه

میزنم دست توسل را به ضریحت
داغم از فاطمه‌ات را کرده بهانه

(ای پناهم، ای گواهم)۲

دریاب این غرقه‌ی غم را
ای کشتی ظلمت دریا
به من مرحمت فرما

می‌شکافد شوره زار
باران الطاف یار

با خود آورده بشارت
تا برکه‌ی ماندگار

سایه‌بان دستانش
آرم مشتاقانش

شد آرزوی فقیران
کوله‌بار احسانش

ای آقا، می‌شکافد شوره زار
باران الطاف یار

ای بدر شب‌های تار
ای مونس غم‌گسار

توشه بر دوش شب‌ها
غم‌خور دل‌های زار

مهربان‌تر از تو کیست
در هجوم خار و زار

دلستان‌تر از تو نیست
در همه آئینه‌زار

ای تو همدوش رسول
ای تو همتای بطول

گرد تو فوج ملک
در سعود و در نزول

لحظه لحظه بندگی
بی تو کی گردد قبول

این الهی مَنسبی‌است
حق کجا دارد وفور

عید است و مرغ دل پَر زده سویت
از گل‌ها می‌شنود هر ثانیه بویت

چشم بی‌سوی جهان در خواهش نور است
می‌جوید هر شب و روزی روی نکویت

(ای شفایم با وفایم)۲

دست منه گدا را
کِی گیری پادشاها
به من مرحمت فرما

نظرات

نظری وجود ندارد !

لیست پخش