از شوق می‌میرم اگه بگن اونی که می‌خواستی همینه

از شوق می‌میرم اگه بگن اونی که می‌خواستی همینه

[ حاج محمود کریمی ]
از شوق می‌میرم اگه بگن اونی که می‌خواستی همینه
بخدا مستی و راستی همینه

کیه مهربون‌تر از تویی که مهربون‌ترینی؟
کیه آسمون‌تر از تویی که با اهل زمینی؟
کیه جز تو خوبِ خوبا؟ که با خوبا هم‌نشینی
الحق عینِ امیرِ مؤمنینی

تو آقای منی مگه نه؟
تو مولای منی مگه نه؟
منم بنده‌ی تو مگه نه؟
تو دنیای منی مگه نه؟

*****

چشمو نمی‌خوام اگه نشه جمال آقاشو ببینه
بخدا مستی و راستی همینه

کیه آشناتر از تویی که آشنای مایی؟
کیه بهتر از تو که کَسِ تمومِ بی‌کسایی؟
تو بزرگِ آفرینش، تو ذخیره‌ی خدایی
الحق تو به هر درد دوایی

تو مالک منی مگه نه؟
تو صاحب منی مگه نه؟
تُو خونه‌ی توام مگه نه؟
مراقب منی مگه نه؟

*****

عالَم می‌دونه اگه بیای دیگه همه چی بهترینه
بخدا مستی و راستی همینه

کیه تُو دنیا که بی‌قرار و منتظر نباشه؟
کیه که ندونه یکی هست که دنیا چشم به راه‌شه؟
کیه که ندونه دنیا با تو باید رُو به راه شه؟
الحق شیعه باید برات فدا شه

همه منتظرن مگه نه؟
جهان باخبره مگه نه؟
سفر تموم می‌شه مگه نه؟
روزای آخره مگه نه؟

*****

باور می‌کنی اگه بگم صاحبِ بهشتِ روی زمینه
بخدا مستی و راستی همینه

کیه حاضرتر از تو که همیشه بینِ مایی؟
تویی که خودت نبی و حیدر و حسینِ مایی؟
خودِ مکّه و مدینه، نجف و کرب‌وبلایی
الحق آیینه‌ی خونِ خدایی

قیامت می‌کنی مگه نه؟
تُو بین‌الحرمین مگه نه؟
تو ارباب منی مگه نه؟
تویی خودِ حسین، مگه نه؟

نظرات