عزيزِ از سفر رسيده

عزيزِ از سفر رسيده

[ علی صالحی(بی‌پلاک) ]
عزيزِ از سفر رسيده / بگو رگاتو كى بريده ۲
دمِ سحر ، مياى با سر / به ديدن قدِ خميده ۲
لحظه‌هاى سخت مردنم
اومدى براى بردنم
تا همينجا هم بدونْ بابا
تازيانه ها آوُردنم

(آخ بابا٣)

سر تو بوى نون گرفته / طفل گرسنه جون گرفته ۲
تا ديدمت ، بوسيدمت / ببين لبامو خون گرفته ۲
تو رو نيزه‌ها با سر بابا
من رو ناقه در به در بابا
هم به اين سه ساله هم به تو
بد گذشته اين سفر بابا

(آخ بابا٣)
 
تو مهمون رقيه هستى / چرا روى خاكا نشستى ۲
با اين گلو ، يه چى بگو / آخه چرا لباتو بستى ۲
توى طشت و روى نى سرت
حرف مى زد براى خواهرت
امشب اومدى و ساكتى
خيزرون نداره دخترت

(آخ بابا٣)

منبع:موسسه ادبیات آیینی بی‌پلاک

نظرات