چه محشرى توو اين سپاهه
تبلیغات

چه محشرى توو اين سپاهه

[ علی صالحی(بی‌پلاک) ]
چه محشرى توو اين سپاهه 
عموم غريب و بى پناهه ۲
اگه نرَم ، همين حرم 
 خودش برام يه قتلگاهه ۲

من چرا توو خيمه ها باشم
از شهيدامون جدا باشم
دوست دارم منم يكى از اون
نذريهاى مجتبى باشم

(واى عمو٣)

تا اسب بى سوارو ديدم 
بدون معطلى دُویيدم ۲
تموم راه ، تا قتلگاه 
صداى مادرو شنيدم ۲

روح آفرينش وجود
اومده با صورت كبود
روى چادرش ديدم هنوز
جاى چكمهء مغيره بود

(واى عمو٣)

من اومدم برات بميرم 
بگى برو بازم نِميرم ۲
با هرچى هست ، با سر يا دست 
 براى تو سپر مى گيرم ۲

دست من فداى حنجرت
سر ميدم شبيه اصغرت
هيچ كى مثل من نشد عمو
قتلگاهمه رو پيكرت

(واى عمو٣)

منبع:موسسه ادبیات آیینی بی‌پلاک

نظرات