
دومین سیدة النسا ام البنین ذاکر سلسلهٔ کسا ام البنین عالمه سائل سفرهٔ احسان تو ای امید دل بی کسا امالبنین بغض غم زندونیه گلو شد بازم منبر با مرثیه رو به رو شد بازم فصل بی مادر و یتیمی رسید انگار که فاطمیه شروع شد بازم میرسن هفت آسمون با لباس تعزیت راهین سمت نجف واسه عرض تسلیت چایی ریز مجلست ساقی کرب و بلا صاحب روضه خودش روضه خون مرثیه ات یا ام البنین دومین مادر اهلبیت ام البنین بچههات نوکر اهلبیت ام البنین مثل پروانه تا آخرین لحظهٔ عمر گشتی دور سر اهلبیت ام البنین اوج دلدادگیه تو یعنی همین گفتی نه فاطمه ای نه ام البنین چارتا دست گل تو فدا کردی و هست و نیستت رو دادی واسه حفظ دین توی خونه پر شده با تو جای فاطمه مادری کردی واسه بچههای فاطمه اما توی علقمه قصه جور دیگه شد تا گذاشت عباس تو سر رو پای فاطمه یا ام البنین دومین فاطمهٔ بقیع ام البنین شاعر زمزمهٔ بقیع ام البنین شاهد غائب کربلا یا فاطمه روضهٔ علقمهٔ بقیع ام البنین اولین نوحه خونِ غمای حسین سفره دار خیمه ی عزای حسین گفتی چار تا پسرم با هرچی که هست زیر طاق آسمون فدای حسین هر نفس خاک بقیع پا به پات گریه میکرد حتی دشمن هم پای روضه هات گریه میکرد اما توی کربلا حرمله میخندید مشک خالی رو زمین با فرات گریه میکرد یا ام البنین