کنیز زهرا غرق احساسم

کنیز زهرا غرق احساسم

[ محمود اسدی شائق ]
کنیز زهرا غرق احساسم
سرتا به پا مست گل یاسم
ام‌البنین مادر عباسم

آه و واویلا

منم که چشمم به علی دوخته
دیدم که صورتش برافروخته
چرا که این خونه درش سوخته

آه و واویلا

گل علی میگن که پژمرده
در پشت در بس که لگد خورده

دائم اگر به شور و شینم من
گریان ز داغ نورعینم من
به یاد حنجر حسینم من

آه و واویلا

تنگی غروب و تنگی گودال
شنیده ام به پا شده جنجال
جسم حسین من شده پامال

آه و واویلا

نیزه به پهلویش فرو کردند
جسم حسینو پشت و رو کردند

شنیده ام که آن سرِ مه رو
رو نیزه رفته ولی از پهلو
رو نی با اصغر شده رو در رو

آه و واویلا

شنیده ام بعد تو ای دلدار
که زینبو بردن سر بازار
زینب کجا و طعنه‌ی انظار

آه و واویلا

تو رفتی و روز حرم شب شد
بی‌معجری نصیب زینب شد


 https://www.beharalashar.ir/ 
 
beharalashar@

نظرات