کار تو شده از غم این داغ ومصیبت

کار تو شده از غم این داغ ومصیبت

[ حاج حسن جمالی ]
کار تو شده از غم این داغ ومصیبت
هر صبح و مصاح گریه‌ی بر جد غریبت

(ذکرت با آه
یا ثارالله)۲

(آهت شعله زد به جان 
مولا صاحب الزمان)۲

(چه می‌شود قدم نهی به مجلس عزای ما؟)۲
(نیمه نگاهی بکنی خودت به روضه‌های ما)۲

(میان اشک و ناله‌ها
برای ما دعا نما)۲

(من عاشق سینه‌زنی و نام حسینم)۲
مجنونم و دیوانه‌ی بین الحرمینم

(ارباب، ارباب 
ما را دریاب)۲

(ذکر ما سینه‌زن‌ها 
یا سیدالشهدا)۲

(گرد حرم دویده‌ام صفا و مروه دیده‌ام)۲
(هیچ کجا برای من کرببلا نمی‌شود)۲

من اسمه دوا حسین 
و ذکره شفا حسین...

(گشته نگهم خیره به تو بر نوک نیزه)۲
(دشمن زندم پای سرت با ته نیزه)۲

دستم لرزان، دیده گریان
(دشمنت بی‌بهانه میزند تازیانه)۲

بیا غریبیم ببین میان کوچه‌ها پدر
که عمه زینبم شده برای ضربه‌ها سپر

(بگو تا با من سخنی
من الذی ایتمنی)۳

(شد صورت من نیلی و با قد کمانم)۲
(خواهم ز خدا بی‌ تو پدر زنده نمانم)۲

(گشتم آخر 
مثل مادر)۲

(بر لبم امن یجیب 
من هستم اینجا غریب)۲

به جان مادرت قسم که خسته‌ام از این سفر
بیا بیا به دیدنم مرا به همرهت ببر

(بگو تا با من سخنی
من الذی ایتمنی)۲

نظرات