عشقت مرا اسیر بیابان نوشته است مجنون ترین صحابی دوران نوشته است این هم زمشکلات و مکافات عاشقیست دست مرا برای گریبان نوشته است مانند تو امیر فقط یک نفر ولی مانند من اسیر فراوان نوشته است شکر خدا که نام مرا اعتبار تو سلمان نوشته است مسلمان نوشته است نام تورا به آب طلا دست کردگار بالای تاج و تخت سلیمان نوشته است کم ناز کن دو آیه از این سوره را بخوان اصلاً خدا برای تو قرآن نوشته است امشب قلم زدند پریشانی مرا با تو رقم زدند مسلمانی مرا قرآن بخوان و راه خدا را نشان بده توحید را نشان زمین و زمان بده قرآن بخوان و با نفس آسمانیات این مردههای روی زمین را تکان بده قرآن بخوان و بال مرا از قفس بگیر اندازهی شعور پرم آسمان بده جز با صدای عشق مسلمان نمیشوم پس لطف کن خودت در گوشم اذان بده قرآن بخوان و بگو که خدا واحد است و بس هرکس ادلّه خواست علی را نشان بده تو آسمان مکّهای و ماه تو علیست محکم ترین دلیل روشنی راه تو علیست مکّه گرفته بود خدا از دعای تو پیچیده در زمان همیشه صدای تو پائین بیا ز کوه دخیلی بیاورند دست توسل همگان بر عبای تو امشب فرشتگان همه پرواز میکنند اطراف آستانهی غار حرای تو از این به بعد چشم تمام قنوتها ایمان میآورند به یا ربّنای تو از این به بعد شمس و قمر روی دست تو از این به بعد ملک و مکان زیر پای تو پرواز با دو بال میسر شود بلی قرآن برای توست علی هم برای تو احمد شدی کتاب شدی مصطفی شدی حالا تمام دار و ندار خدا شدی امشب که تاج نورنشاندند بر سرت خالیست ای نبی خدا جای مادرت آن بانویی که زحمت بسیار میکشید تا اینکه این زمانه ببیند پیمبرت غیر از کلام حق سخنی بر لبت نبود هر ظهر جمعه وقف علی بود منبرت هر جا که پا نهادی و هر جا که سر زدی دیدی علی امیر نجف را برابرت فکر برادری چه کسی بهتر از علی از این به بعد شاه ولایت برادرت از این به بعد شیر خدا آفتاب توست مهر علی تمامی دین و کتاب توست