
شبِ میلاده، دلم آزاده خدا به آقام علی یه گلپسر داده گلی از باغ و گلشنِ یاسه پسر اُمّ البنین حضرت عباسه قمر امشب اومده روی زمین اومده همون نگار مَهجبین همهی زندگی و وجود من به فدای پسر اُمّ البنین اومده یه دلبر، برا حسین برادر ماهو روی دستش گرفته امشب حیدر دستاشو میبوسه، میخونه قل هو الله قراره اباالفضل بشه امیرِ لشکر بیقرارم، سر به دارم تویی عباس، کس و کارم یا اباالفضل یا اباالفضل... **** چه علیواره، میر و سرداره عموی رقیه عباسِ علمداره فارسِ لشکر، شبیه حیدر مظهر العجائبه بس که جگر داره پا گذاشته به جهان ماه فرات یکتنه امیرِ عالمین بشه فقط از حضرت ساقی برمیاد سپرِ برادرش حسین بشه حیدریتباره، صاحب اقتداره از سپاه دشمن واهمهای نداره قمرَ العشیره، پهلوون و دلیره دشمنش رو زنده محاله که بذاره ماهِ قرآن، به تنم جان یا اباالفضل یا اباالفضل سنَه قوربان یا اباالفضل یا اباالفضل... **** بهخدا مَرده، بیهماورده دورِ اربابم حسین همیشه میگرده وسط اعداء باز شده غوغا کار دشمنا تو این لحظه عقبگرده لشکری پا به فرار گذاشتن و لشکری بدون سر روی زمین داره جبریل میگه توی آسمون مرحبا یابنَ امیرالمومنین مقتدا اباالفضل، شیر خدا اباالفضل تکسوارِ دشت کربُبلا اباالفضل هر کسی تو هیئت عَلم به دوش میگیره رو پیشونیبندش نوشته یا اباالفضل یا اباالفضل که میگم عشقو از سر میگیرم یا اباالفضل که میگم به حرم پَر میگیرم یا اباالفضل، یا اباالفضل...