رو خاک زندون دست و پا میزنی

رو خاک زندون دست و پا میزنی

[ مهدی رسولی ]
رو خاک زندون دست و پا میزنی 2
با گریه رضا رو صدا میزنی 2

آقا برا غمت میسوزم 2
غریب و بی‌کسی هنوزم

(میسوزه از پا تا سرت
تو لحظه های اخرت) 2

آقا چقدر لاغر شدی
شبیه زهرا مادر 2

(وای
یا باب الحوائج

یا موسی بن جعفر) 4
*******

زمین میخوری لحظه‌ی واپسین 2
میگی بمیرم مادرم خورد زمین 

میگی که مادرم جوون بود 2
جوون ولی قدش کمون بود

چقدر تو روضه خوندی که 
صدات گرفته این شبا

چی میبینی که هِی میگی
نزن مادرو بی‌حیا 2 

(وای
یا باب الحوائج

یا موسی بن جعفر) 4
*******

چه عاشقونه شیعه‌ها اومدن 2
به تابوتت شاخه‌ی گل میزدن 

ولی امون ز نعل تازه 2
با نیزه تشییع جنازه 

یه مادری تو قتلگاه 2
دلش از این غم سوخته بود

میدید که غارت میکنن 2
پیراهنی که دوخته بود 2

(وای
یا باب الحوائج

یا موسی بن جعفر) 4
*******

شاعر: حمید رمی
*****

نظرات