رزق قلمم الهی از قلم نیفته

رزق قلمم الهی از قلم نیفته

[ امیر برومند ]
رزق قلمم الهی از قلم نیفته
حیف گذرم حوالی حرم نیفته
هر موقع گرفتار شدم اسمتو بردم 
از خدا می‌خوام عادتش از سرم نیفته

هر کسی فقط یه لقمه از خان کرم خورد 
لحظه‌های زندگیش توی روضه رقم خورد

این از اثر دعای خیر مادرم بود
آخرش سرم به سنگ مرمر حرم خورد 

(هی درد و بلات به سرم، به سرم، به سرم، به سرم
مهربون تر از مادر و پدرم، پدرم، پدرم، پدرم
درد تو به جون می‌خرم، می‌خرم، می‌خرم، می‌خرم)

ای فدای اون‌که قبله‌ی اهل نیازه
آغوش محبّتش برای همه بازه
آویزه‌ی گوشمه یه عمره حرف بابام
کاری خوبه که امام حسن برات بسازه

هر چی که شما امر کنی حتماً به صلاحه
آدمیّت آقا مگه جز یک دَم و آهه
من هر دوشو نذر ناز چشمای تو کردم
سایه‌ی دو مژگان تو واسه من پناهه

من مست امام حسنم، حسنم، حسنم، حسنم
وابسته امام حسنم، حسنم، حسنم، حسنم
در دست امام حسنم، حسنم، حسنم، حسنم

نظرات