جولان می‌ده، توی میدون داره فرمان می‌ده

جولان می‌ده، توی میدون داره فرمان می‌ده

[ حاج اسلام میرزایی ]
جولان می‌ده، توی میدون داره فرمان می‌ده
پسر ابوتراب با شمشیرش دوباره به قائله پایان می‌ده

قدم می‌زنه، توی میدون داره علم می‌زنه
لشکر دشمن رو به هم می‌زنه، سرنوشت جنگ و رقم می‌زنه

یل حیدر نسب، افتخار عرب، ای خدای ادب، جان
قمر رو زمین، یل امّ البنین، تویی شور آفرین، جان

یا اباالفضل، یا اباالفضل، یا اباالفضل... 

پرچم داره، توی دستاش علم و محکم داره
میمنه تا میسره توو دستاشه، میون معرکه‌‌ها سردمداره

چقدر محشره، وقت جنگش می‌گن خود حیدره
یه سر و گردن از حریفش سره، به تمام معنا یه جنگاوره

شیر نام آوره، یه تنه لشکره از همه برتره، جان
امیر صف شکن، فاتح تن به تن که شده عشق من، جان

یا اباالفضل، یا اباالفضل، یا اباالفضل... گ

عنوان داره، خون حیدر توو رگاش جریان داره
وقتی کشتی نجات حسین باشه می‌شه گفت عبّاسم سکّان داره

چه با هیبته، مثل باباش حیدر قدر قدرته
ضربه‌ی شمشیرش چه پر سرعته، چی بگم در وصفش ته جرئته

دست مشکل گشا، ساقی کربلا، به همه مقتدا جان
بی حدّ و بی عدد، ذکرمه تا لحد ابوفاضل مدد جان

نظرات