تَه دلم خالی شده

تَه دلم خالی شده

[ امیر طلاجوران ]
تَهِ دلم خالی شده
آخه دلم خیلی پُره

خیلی وقته که این دنیا
دیگه به درد نمی‌خوره

دنیایی که خواهرِ تو اسیر بشه
دیگه به درد نمی‌خوره

آقای عالَم تابوتش حصیر بشه
دیگه به درد نمی‌خوره

دنیایی که بخوان تو رو خار کنن
دیگه به درد نمی‌خوره

خواهرتو راهی بازار کنن
دیگه به درد نمی‌خوره

دنیایی که انداختنت از روی زین، فایده نداره
دنیایی که حرمله روتو زد زمین، فایده نداره

آدم عاقل هیچ موقع دل به دنیا نمی‌سپره
خیلی وقته که این دنیا دیگه به درد نمی‌خوره

دنیایی که رقیه‌تو اذیت کنن
دیگه به درد نمی‌خوره

چندتا نامَحرم خیمه‌تو غارت کنن
دیگه به درد نمی‌خوره

دنیایی که به قاتلت عزیز بگن فایده ندارد
دنیایی که به دخترت لگد زدن فایده نداره

هیشکی یار نبود
روزه‌شو وا کردن اما افطار نبود

سفره‌ش جا نداشت
تیر و نیزه بود و خرما نداشت

قلبش تاب نداشت 
واسه‌ی افطاری خیمه‌ آب نداشت

جز غربت نداشت 
توی این مهمونی، مهمون حُرمت نداشت

جز این داغ نبود
سحریِ زینب غیر شلّاق نبود

نظرات