روضه بخون روضه بخون برا تنی که کفنش شده حصیر

روضه بخون روضه بخون برا تنی که کفنش شده حصیر

[ امیر طلاجوران ]
روضه بخون، روضه بخون
برا تنی که کفنش ‌شده حصیر
روضه‌ بخون، روضه بخون
با خبرایی که گرفتی از بشیر

شنیدم عذاب کردنت
منعِ آب کردنت
شبیه گندم ری آسیاب کردنت

عزیزم حسین... 

****
غم بانو ذکر پرچم بانو
داره سنگین می‌شه روضه کم کم بانو

روضه بخون روضه بخون
گریه شده غذای هر روز و شبت
روضه بخون روضه بخون
ببین سفید شده موهای زینبت

شنیدم بی‌مَحمل بردنت
دستای بسته چهل منزل بردنت
چند تا لا ابالیِ قاتل بردنت

*****
سرِ هر کوچه من، سنگ می‌خوردم
از مرد و زن سنگ می‌خوردم
 
ما رو با عذاب بردن 
ما رو با طناب بردن
دخترای زهرا رو
مجلس شراب بردن

تو بزم مِی یکی منو نشون می‌داد
یزید سرو تکون می‌داد 
عمه اگه نبود سکینه جون می‌داد

حسین جانم...

*****
سنگینه مشتشون
مونده روی صورتم جا انگشتشون
همه می‌زدن منو زجرم پشتشون

همش منو کشید شبیه وحشیا
خمش می‌گفت عمو جوتم زجرو نبخشیا

حسین جانم...

نظرات