بر شیعیان امام دوم، بر عالمی زَعیمِ چهارم اهل کَسا همه کریمن، جانم به تو کریم چهارم ای اوج نیایش محرم آقای شبِ ششِ محرم با اسم تو چی بشه محرم آقای شبِ ششِ محرم ای عشق بچگی، ای شور بندگی با لطفت میگذره آقا جان زندگی مجنون عشقتم، تو عشق دائمی بابای شاهمی، بابای قاسمی حسن بن علی.. قاسم بن الحسن... **** اسدالله ابنُ الاسده، رو به هیچ نامردی نزده قاسم بنِ حسنِ بنِ علی، معلومه جنگیدن بلده سينه سپر قاسم، جای پدر قاسم میتازه تو میدون، شیران سر قاسم سربندو بببین ذکر زیبای یا زینب رو زده خیبرو آورده به یاد همه حیدر انگار بازم مَرهب رو زده ابنُ الحسن قاسم... **** جای خود عمامه به سره، بی زره اومده با یه کفن مثل سیبی که شده به دونیم، با حسن یک روح و دو بدن شأن و شرف قاسم، شور و شعف قاسم داره فنون تو بوی نجف قاسم اَحلی مِن عسل از ضربههاش عقب میمونه اجل بعد چندسال دوباره اومد صدای نالهی شترسوار جنگ جمل یه شیوهی جنگیدنِ جدیدو عرضه کرده میدونو قبضه کرده، میدونو قبضه کرده آبروی ازرق شامو بچههاشو برده نون حسینو خورده، نون حسینو خورده به قلب خطر میزند با جگر پدر آمده در نقاب پسر پسر کو ندارد نشان از پدر توی دستاته قضا قَدَر قاسم زمینلرزس یا زدی تشر قاسم فراخوان داده همه بیان میدون ببینن شیر جمل رو در قاسم ابنُ الحسن قاسم...