
بحر حاجات اگر دست دعا برخیزد دلبری هست به هر حال به پا برخیزد (لطف آقای خراسان ز همه بیشتر است)۲ (هر زمان از دلِ پُر درد صدا برخیزد)۲ (جرأتش نیست کسی حرف جهنم بزند)۲ گر پیِ کارِ گنهکار ز جا برخیزد (السلطان ابالحسن)۳ یا علی موسی الرضا المرتضی... (تا به دستِ کرم تو به نوایی نرسد)۲ از سرِ راه محال است گدا برخیزد بر سر خاکم اگر آهوی تو گریه کند از تمام جگرم بانگ رضا برخیزد (حرمت زودتر از کعبه مرا حاجی کرد)۳ (حج ما آخر ذیالقعده به پا برخیزد)۲