سید محمود علوی

پیوسته لبریز از آه سردم

1131
25
پیوسته لبریز، از آهِ سَردَم
بارِ سفر رو، آماده کردم

تو هر، نفس، آماجِ دردم

جلوی، چشمِ اَهلِ خونم
نیمه شب، اُفتادن به جونم
ندادن، لحظه‌ای اَمونَم

حُرمَتِ، خونم و شکوندن
منو تو، کوچه‌ها کشوندن
جونَمو، به لَبَم رِسوندن

وای اَمون ، اَمون از این غریبی...

با دیده‌ای تَر، دَر بینِ بَستَر
روضه می خونم، با یادِ مادر

خدا، شدم، شکسته بال و پَر

هر لحظه قلبم، دَر اِلتِهابه
موندن تو این شهر، واسم عذابه

رو بازوهام، جای طنابه

منم و، قلبی زار و مُضطَر
که شده، هم‌نوای حیدر

توی این، لحظه‌های آخر

شبیهِ، ابر نوبهارم
که به یاد، حسین می‌بارم

غمِ کربُبَلا رو دارم

وای اَمون، اَمون از این غریبی...

یه آهِ سرد و زدن، دعا می‌کرد و زدن
ما گریه می‌کنیم آخه، یه پیرِمرد و زدن

غریبِ آلِ زهرایی، مُرَوِجَ العاشورایی
روضه می‌خونی، تنهایی

جَدَمو، می‌زدن، گوشه‌ی قتلگاه
فِرقَةٌ بِالسُیوف، فِرقَةٌ بِالرِماح

نظرات

نظری وجود ندارد !

لیست پخش