
من توی بیراههها گم شده بودم توی دنیایی که پُر بود از سیاهی ذرهذره عشقتو به من چشوندی تا نجاتم دادی آقا از دوراهی اَنتَّ الذّی هدَیتَنی بین همین سینهزنی و اَنتَ مصباح الهدی و اِهدِنا به کربلا لا یُمکِنُ الفِرارُ مِن حبِّکَ یا حسین تو روزگار بلا لا خَیرَ اِلّا حسین لا خَیرَ اِلّا حسین... پرچم رو گنبدت در اهتزازه در خونهاتم به روی همه بازه با تو غصهای نداشتم و ندارم یه نگات زندگی منو میسازه اَنتَّ الذّی کَفَیتَنی تو دین و دنیای منی تو تکیهگاهِ محکمی تو مایهی نجاتمی بابِ نجات من از غوغای دنیا حسین تو روزگارِ بلا لا خَیرَ اِلّا حسین لا خَیرَ اِلّا حسین...

عالی