
آقای مناجات کربلا پُر شده از سوز دعاهات آقای مناجات بمیرم تو کربلا شدی خیرات غارت شده پیرهن تو واجبه برا یه عدّه زدنِ تو شده آیات مُقَطَّعه تن تو نیزه سجده میکنه رو بدن تو سیّدنا المظلوم، سیّدنا العریان پاشو از روی خاکا حقیقتِ قرآن آقای مناجات زدنت پیش چشم عمّهی سادات آقای مناجات دیگه از تشنگی تار میبینه چشمات آقای مناجات قاتل گرفته نفساتو مادرت پاک میکنه خونِ لباتو خواهرت میگیره چشمِ بچههاتو ذکر میگفتی که یکی بُرید صداتو سیّدنا العطشان، سیّدنا المظلوم کشتنت سرِ صبر، آروم آروم