مدینه از دست مرتضی نگین افتاد

مدینه از دست مرتضی نگین افتاد

[ مجید رضانژاد ]
مدینه از دست مرتضی نگین افتاد 
دوشنبه بعد از ظهر فاطمه زمین افتاد 
یکی غریبانه بین شعله‌ها می‌سوخت
کبوتر و لانه بین شعله‌ها می‌سوخت 
چه ازدحامیه، کوچه پر از حرامیه 
مگه نمی‌دونن که خونه، خونه‌ی کیه 
وای، یه زنو کنار شوهرش زدن 
برا کشتن یه مادر اومدن
ای وای، ای وای، ای وای 
*****
تو اون شلوغی‌ها مادر جوانی بود 
رو چادر مادر ردپای ثانی بود 
همون که سیلی زد با لگد درو وا کرد 
به پهلوی مادر می‌زدش چرا 
غدیر خم شده یه عقده‌ای تو قلبشون 
علی رو می‌برن تو کوچه‌ها کشون کشون 
وای بیا فضه روی من عبا بکش
تنمو ز زیر دست و پاش بکش 
ای وای، ای وای، ای وای

نظرات

به به

سلام به مادر پهلو شکسته

رحمان عباسیرحمان عباسی

بهبهبهبهبه اجب نوحه ایه