مادری خورد زمین و همهجا ریخت بههم همهی زندگیِ شیر خدا ریخت بههم پشتِ در سینهی سنگین شده هم ارثی شد گیسوانِ پسرش کربوبلا ریخت بههم مادرش آمده گودال نچرخان بدنش استخوانهای گلویش ز قفا ریخت بههم