پناهِ حرم کجا داری می‌ری برادرم

پناهِ حرم کجا داری می‌ری برادرم

[ سید مهدی حسینی ]
پناهِ حرم
کجا داری می‌ری بگو برادرم؟ 
بدرقه‌ی راهِ تو اشک چشم ترم
آهسته‌تر برو داداش ببین مضطرم

پناهِ حرم
بیا ببین نامحرما رو دور و بَرم
خاکی شده دوباره چادر مادرم
تو رفتی و کشیدن از سرم معجرم

پناهِ حرم
جلو چشای مادرم زدی دست و پا
با نیزه زد تو دهنت یکی بی‌هوا
زدن یه عدّه پیرِمرد تو رو با عصا

پناهِ حرم
یه مادری داره به صورتش می‌زنه
میون قتلگاه یه تشنه جون می‌کَنه
یه سینه‌ای به زیر سُمِّ اسب می‌شکنه

پناهِ حرم
رفتی و دخترت داره کتک می‌خوره
غنیمتاشو هر کسی داره می‌شمره
ناموس تو تُو آرزوی یک چادره

یا اباعبدالله آقای من... 
****
لبِ گودال، پیکر افتاده
یک سر افتاده
در کنار خیمه‌ها امّا
پاره‌های معجر افتاده

لبِ گودال، خواهر افتاده
لبِ گودال، مادر افتاده
زیر مَرکب، بی‌سر افتاده
خنجری رو حنجر افتاده

حسین وای، وای...
قَتَلَوکَ عطشانا، ذَبَحوکَ عُریانا...
****
یا قَتیلَ العبرات، منع کردن تو رو از آبِ فرات
یا قَتیلَ العبرات، تو رو کشتن جلو چشم بچّه‌هات
یا قَتیلَ العبرات، غرق خاک و خونه خشکیِ لبات

قاتل از راه رسید
گوشه‌ی گودال مادرو ندید
سر بریدنش چقدر طول کشید
خنجر کُندش رگ‌ها رو درید

عالمو سوزنده اون‌که با پا تو رو برگردونده
عالمو سوزونده موهاتو با خنجرش چرخونده
عالمو سوزنده نیزه‌ای که تو گلوت جا مونده

یا اباعبدالله، آقای من... 
****
محشری برپا شد، سرِ پیراهن تو دعوا شد 
محشری برپا شد، واسه بردنِ سرت دعوا شد
محشری برپا شد، روضه‌خونِ ماتمت زهرا شد

زیر سُمِّ مَرکبا
قطعه قطعه شدی ای خونِ خدا
زیر سُمِّ مَرکبا
دیگه دست و پا نمی‌زنی چرا؟ 

حسین، حسین... 
****
انگار اومد بر قلب من فرو
خنجری که سرت رو از پیکرت ربود

مکن ای صبح طلوع... 
****
به سمت گودال از خیمه دویدم من
شمر جلوتر بود، دیر رسیدم من

سر تو رو بردن، سر تو دعوا بود
تو رفته‌ای از حال، دیر رسیدم من

خستگی از بدنت می‌ریزه
داره نیزه زِ تنت می‌ریزه

حسین، حسین... 
****
یار نداشتی 
طاقتِ این همه آزار نداشتی
من بمیرم که علمدار نداشتی

یار نداشتی 
رمقی برای پیکار نداشتی
من بمیرم که علمدار نداشتی

جز حرم غصّه‌ای انگار نداشتی
کاشکی پشت خیمه شیرخوار نداشتی
دختری رو بِین اشرار نداشتی

کار از کار گذشت 
مَرکب از تن تو هر بار گذشت
از دل خواهرت انگار گذشت

روضه سنگینه، زبون قاصر
یا مظلومٌ بلا ناصر 

نوحه‌ی هر شبِ سینه‌زن
یا عریان بِلا کفن

یار نداشتی
تو رو می‌زدن طرفدار نداشتی
جای سالم رو تنت انگار نداشتی
****
ایران خاک خون خدا
ایران مرز اهل ولا
پادگان سپاه سیّدُالشهدا 

ایران خاک مِهر و وفا
ایران خاک مُلک رضا
دل نهاده به راهِ شاه کرب‌وبلا

ما سرافرازانیم، ما و ذلّت هرگز
رفتن از این دنیا بی‌شهادت هرگز 
ما شرافتمندیم، ما حسینی هستیم
با یزیدِ دوران، دست بیعت هرگز

ما سربازان حیدریم 
بی‌باکیم و جنگاوریم
سر دادن باشد رسم ما
رهرو شاهِ بی‌سریم

بشود دشمنِ تو درمانده
تو فقط لب تر کن فرمانده

لبِّیک یا خامنه‌ای، لبِّیک یا حسین است...

نظرات