قتال العرب علی، عین الله ناظره عزراییل همیشه پیش پای تو حاضره کراری و دشمنت هم این رو گواهه که تو میدون نرفتی حتی یک دفعه با زره هی سر میزنی میمنه تا، هی سر مرحبم خودش نفهمید که از رو پیکرش زدی کی سر طوری رو زمین قدم میکوبی، محکم میکوبی انگاری قلعهی خیبرو بهم میکوبی اونا در فرارن تو با ذوالفقارت میری رو سر در قلعه و علم میکوبی علی علی سردار جبل حسن، کابوس معاویه زور بازوهای تو با حیدر مساویه از خشم نگاه تو، میترسه، منافقه زیر و رو شده زمین، زیر سم طاویه حامیم یه جزامی و ایتامی شده بعد از اون همه توهین مهمون نوازی یا در میدون نبردی یا نمازی کل زندگیتو بخشیدی دو دفعه همیشه گدا رو برمیگردونی راضی حسن جان (۲)