
عاشق به اینجا آمدم، عاشق از اینجا میروم نوکر به دنیا آمدم، نوکر ز دنیا میروم قبل از تمام نوکران، زهرا به هیئت میرود وقتی به روضه میروم، دیدار زهرا میروم من دوست دارم روضه را، چون خانهی امن من است غمهام یادم میرود، تا پیش آقا میروم این کوچه و آن کوچه حسین،این خانه آن خانه حسین مجنونم و دنبال او، صحرا به صحرا میروم صدسال عارف هر چه کرد، آخر نشد کارش درست من این مسیر سخت را، با گریه حالا میروم (مولا تنزل میکند، نوکر ترقی میکند او رفته در گودال و من، بالای بالا میروم)۲ وقتی که چشمم بسته شد، ارباب خاکم میکند تا خانهی قبر خودم، کی گفته تنها میروم؟ چند وقتی میشود، راهم نداده کربلا اما از برکت نام حسن، امسال اما میروم زینب صدا میزد حسین، خون گریه کن بر حال ما دارم کنار قاتلت، تنهای تنها میروم مرد میدان را دو چشم تر، نمیریزد به هم اذن میدانم بده، مادر نمیریزد به هم دستخط مجتبی را، روی چشمانت بکش خیمه با اِذن حسن، دیگر نمیریزد به هم فکر جوشن را نکن، شخصاً حریف اَزرقم هیبتم را این همه لشکر، نمیریزد به هم پیش زینب، من به دست و پایت افتادم عمو پیکرم مثل علیاکبر، نمیریزد به هم مثل زهرا، استخوان سینهی من هم شکست میخ پشت در، از این بهتر، نمیریزد به هم با همین عَمامه، زخم ابروی من را ببند اینچنین دیگر دل خواهر، نمیریزد به هم لااقل با تیغ و نیزه، سیزده قسمت شدم روی دامان تو ام که، سر نمیریزد به هم تشنه زیر نعل مرکب، یاد تو بودم عمو همچون گودال تو این معبر، نمیریزد به هم