به زهرایی شبیه مادرم من

به زهرایی شبیه مادرم من

[ حاج محمود کریمی ]
به زهرایی شبیه مادرم من
به مولایی شبیه حیدرم من
حسینم رفت اما دین به جا ماند
به تنهایی امیر لشکرم من

کلید گنج اسرار حسینم
چو عباسم علمدار حسینم
حسینم گر به مقتل آرمیده
من امشب چشم بیدار حسینم

اگرچه زیر بار غم خمیدم
اگر جام بلا را سر کشیدم
اگرچه جسم بی سر دیدم اما
به غیر از عشق و زیبایی ندیدم

همین امروز دیدم دلبرم رفت
یگانه سایه‌ی روی سرم ‌رفت
فرات و اشک خیمه موج می‌زد 
لب تشنه حسینم از حرم رفت

به مقتل دیده‌های دخترش بود
که تیغ دشنه روی حنجرش بود
تمام لحظه‌های سر بریدن
سرش بر روی پای مادرش بود

نظرات

التماس دعا