شده شب معجزهها، ذکر عوالم حسن است بر لب سینه زن و ناظم و ذاکر حسن است (سایۀ روی سر این همه خادم حسن است)2 اولین گریه کن روضۀ قاسم حسن است حسنی گشته حسینیۀ دلها امشب جای هر درد نوشتن مداوا امشب (ای حسن جانِ حرم، حضرت دلدار سلام)2 دست پروردۀ عباس علمدار سلام یک تنه لشکر دین، قبلۀ ایثار سلام شیرغرّانِ علی، حیدر کرّار سلام (سیزده ساله شدی پیره شهادت طلبان)2 (داده ای یاد قیامت به قیامت طلبان)2 (حیدر... حیدر...) ذکر جانم حسن از عالم بالا آمد طالب خون علی اکبر لیلا آمد سیزده سالگی حضرت مولا آمد (حال عباس و حسین از رجزت جا آمد) ذکر طوفان اَنَابْنَ الْحَسَنَتْ را عشق است (یک تنه لشکرِ آقا شدنت را عشق است)2 میرسد موجزنان غیرت طوفان حسن لشکر کفر به جان آمده از جان حسن باز پی شد شتر فتنه به دستان حسن کوفه را ریخت بهم یوسف کنعان حسن هیبتت حیرت اِنس و ملک و جِن شده است (آن همه مَن مَن ارزق همه مِن مِن شده است)2 وقت آن شده بچشی غربت بابایت را کینهها داشت مگر چشم تماشایت را سنگ ها کرد پر از لاله سراپایت را چه غریبانه صدا میزدی آقایت را (اِنْ تَنْکُرونی فَانَا ابْنُ الْحَسَنْ)