زره اندازه نشد پس کَفنش را دادند کمترین سهمیۀ از سهمِ تنش را دادند بیسبب نیست تماماً بغلش کرده حسین بعد ده سال دوباره حسنش را دادند تا که حرز حسنی همره قاسم باشد عمهها تکهای از پیراهنش را دادند داشت مجذوب کلیم اللهی خود میشد سنگها نیز جواب سخنش را دادند داشت با ریختنش پای عمو کم میشد چهقدر خوب زکاتِ بدنش را دادند گفت یعقوب تن یوسفِ من را بدهید گفت یعقوب، ولی پیراهنش را دادند ***