قدم بزن ترانه خون رو اَبرا توی آسمون قدم بزن بیا و بشمر ستارهها رو تا صبح تو آسمون بمون قدم بزن تو جشنِ شادیِ ولیعهدیِ امیرمون قدم بزن بارون رحمت خدا میباره دونه دونه مَلک داره ترانهی غدیریه میخونه شروع شده امامتِ کسی که مولامونه نجف ستاره بارونه علی جانم آقام آقام آقام آقام... بریم نجف، بیا بیا، حالا که بازه راه ما بریم نجف، بیا دوباره، که جا نمونیم کنار آسمونیا، بریم نجف چقدر قشنگه، از مسیر کربلا با نوکرا، بریم نجف به رسم تُحفه آسمونیا حریر آوردند غلاما سر برای حضرت امیر آوردند فرشتهها یه تاج گل برا غدیر آوردند تو صحن مرقدش زدند علی جانم آقام آقام آقام آقام... آنچه در این جهان و در این قصر نُه در است یک سر طُفِیل حیدر و اولاد حیدر است