کار من نیست که بنشینم و اِملات کنم شأن تو نیست که در دفترم اِنشات کنم عین توحید همین است ، که قبل از توبه باید اوّل برسم با تو مناجات کنم سالی یک بار، من عاشق نشوم میمیرم سالی یک بار، اجازه بده لِیلات کنم از تو ای پیر طَریقت که سر راهِ منی آنقدر معجزه دیدم که مسیحات کنم همهجا رفتم و دیدم که تو هستی همهجا تو، کجا نیستی ای ماه که پیدات کنم؟ (پدرِ خاکی و ما بچّهی خاکیِ تو ایم)۲ حق بده تا همه را خاکِ کف پات کنم از خدا خواستهام هر چه که دارم بدهم جای آن چشم بگیرم که تماشات کنم تو همانی که خدا گفت: که ربُّ الأَرضی سجده بر اَشهَدُ اَنَّ لاییِ اِلات کنم (مثل ما ماه پیمبر به خودت ماه بگو أَ شهَدُ أَنَّ علیًّ وَلیُ الله بگو)۲