بازم غمه کوچه، روضه نفس گیر شد اینجا همون جاست که، روضه نفس گیر شد امام حسن پیر شد کوچه شده تیر و تار، ببخشن سادات پر شده از گرد و غبار، ببخشن سادات امام حسن سوخت جگرش، ببخشن سادات سیلی زدن به مادرش، ببخشن سادات وای واویلا پرم سوخت وای حرم سوخت وای مادرم سوخت وای وای، واویلا --- مادر میزد ناله، حسابی بی حاله روضهی اون کوچه، شبیه گوداله شنید صدای بچهرو، ببخشن سادات گرفت راه کوچهرو، ببخشن سادات سیلی و مشت میزدش، ببخشن سادات به قصد کشت میزدش، ببخشن سادات وای، واویلا --- امام حسن داد زد، بسه نزن نامرد دستشو بالا برد، سیلی محکم زد امام حسن زار و غمین، ببخشن سادات مادرش افتاده زمین، ببخشن سادات ناموسه حیدرو زدن، ببخشن سادات تو کوچه مادر و زدن، ببخشن سادات وای، واویلا